در مجموع ۱۶ مکان، زاویه هستند که عمدتاً خانههای خصوصی یا بخشهایی از آنها هستند که در ابتدا برای زندگی درویشان پیشبینی نشده بودند. الباقی، مساجد هستند که در آنها نیز ذکر اجرا میشود. ۸۴ درصد یا بهطور کلی ۴۷ مورد از این مکانها امروزه متعلق به طریقت نقشبندیه هستند، که بهطور قاطع رایج ترین طریقت در بوسنی و هرزگوین است، در حالی که پنج تکیه متعلق به قادریهها، سه تکیه متعلق به رفاعیهها و تنها یک تکیه (در اطراف توزلا) متعلق به شاذلیهها است.
همهی تکیهها تحت نظر مرکز طریقت بوسنی و هرزگوین نیستند؛ برای مثال، اکثر تکیههای قادریه، تنها تکیه شاذلیه و تمامی تکیههای رفاعیه در بوسنی خارج از نظارت مرکز طریقت های بوسنی و هرزگوین هستند. رفاعیهها امروزه در سارایوو، وارش و سربرنیک و شاذلیهها در اطراف توزلا حضور دارند.
تکیههای بوسنیایی اصولاً از دوران عثمانی بهجا ماندهاند، اما تکیههای جدیدی نیز وجود دارند، مانند تکیه میتاش در سارایوو. این گروهها عمدتاً تحت حمایت و ذیل ساختار جامعه اسلامی فعالیت میکنند (اگرچه بهعنوان انجمنهای شهروندی ثبت شدهاند)، اما باید توجه داشت که فرقههای درویشی بهطور سنتی استقلال خاصی در برابر جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین داشتند. هر طریقت اصولاً باید بهعنوان یک گروه مستقل عمل کند، بدون نظارت نهاد مرکزی، اما با اجازه صریح یا ضمنی آن. امروز هیچگونه تکیهای از طریقت خلوتیه در بوسنی وجود ندارد، اگرچه در اوایل قرن ۱۶ (قبل از ۱۵۳۱) آنها در مرکز سارایوو یک خانقاه داشتند، در محل مدرسهی غازی خسروبیگ امروزی. این مکان نوعی «مرکز تصوف» بود، جایی که شیخها تربیت میشدند و طبق قوانین سختگیرانه زندگی میکردند (Ćehajić, ۱۹۸۶: ۸۳). خلوتیه همچنین در ویشهگراد، رودوم، بیلیینا و توزلا تکیههایی داشتند. تا دهه ۱۹۳۰ این طریقت عملاً از بوسنی ناپدید شد و تا پایان جنگ جهانی دوم هیچ تکیهی فعال دیگری نداشت.
طریقت مولویه نیز دیگر وجود ندارند، اما پروژه بازسازی تکیه تاریخی عیسی بیگ در بندباشی، در سارایوو، که به مولویه تعلق داشت و اولین و قدیمیترین تکیه در بوسنی بود، در حال اجراست. این تکیه را در حدود سال ۱۴۶۲ بنیانگذار سارایوو و نوویپازار، عیسی بیگ عیساکوویچ، بنا کرد. این تکیه در سال ۱۹۵۷ تخریب شد. پس از تصمیم به ممنوعیت فعالیت تکیهها در سال ۱۹۵۲، هشت تکیه دیگر در بوسنی تخریب شدند و طریقتها از طریق اجتماعات مذهبی خانگی و محلی ادامه یافتند. این امر قطعاً جانشینی برخی طریقتها را دشوار یا کاملاً متوقف کرد، زیرا تمام مراسم و آیینهای همراه نیز ممنوع شده بودند.
حسب جایگاه شیوخ خود، تکیههای نقشبندیه در ووکلیچما-ژیوچیچیما (بنیانگذار حسینبابا زوکیچ) و در روستای اوگلاوکا در نزدیکی شهر فوینیتسا، به رهبری شیخ عبدالرحمان سیری، نیز معتبر بودند. سلطان محمد دوم با فرمانی این تکیه دوم را از تمام مالیاتها و هزینهها معاف کرد (Ćehajić, ۱۹۸۹: ۵۶). نقشبندیهها در بوسنی از قرن پانزدهم پدیدار شدند و در قرون هجدهم و نوزدهم به اوج خود رسیدند. حاجی حافظ حسنیه نوماناگیچ (۱۸۵۳-۱۹۳۱) و حاجی شیخ بهاءالدین حاجیمیلیچ به گمانی آخرین شیخهای بزرگ بوسنی بودند. اولی مسئول تکیهای در تراونیک، نزد مسجد ینی، و دومی مسئول تکیهای در ژیوچیچیما بود. خانواده حاجیمیلیچ، با قدیمیترین سنت تصوف در بوسنی و احتمالاً در بالکان، چندین شیخ از طریقت نقشبندیه را پرورش دادهاند. اخیراً در کاچونی تکیهای بسیار روزآمد به نام مسعودیه افتتاح شده است، که بزرگترین تکیه در بالکان است و بیمارستانی (خسته خانه) برای درمان اعتیاد به مواد مخدر، الکل، تروماهای مختلف و بیماریهای روانی، صرع، بیخوابی، بیماریهای پوستی شدید و غیره دارد.
نقشبندیهها به طور سنتی به علمای سنی نزدیک بودند و امروزه جامعه اسلامی گاهی اوقات امامها و افرادی را برای جایگاه شیخ در ردههای درویشی منصوب میکند.
قادریهها امروزه تکیههایی در سارایوو، زوورنیک، تراونیک و یائیتسه دارند. در سارایوو تکیه معروف حاجی سینان (سلاحدار مصطفی پاشا) از سال ۱۶۴۰ وجود دارد. در گذشته اینجا بیمارستانی برای بیماران روانی بود و اولین شیخ شناخته شده آن، حسن کایمییا (که در ۱۶۹۱ درگذشت)، با استفاده از گیاهان دارویی و مرهمها و با نوشتن و دعا درمان میکرد. بخشی از این تکیه تاریخی در دوره حاکمیت اتریشیها آسیب دید، در سال ۱۹۵۶ ترمیم شد و اخیراً پس از جنگهای دهه ۱۹۹۰ دوباره بازسازی گردید.
تکیههای فعال، به طور معمول، همیشه در زمان برگزاری مجلس ذکر باز هستند (معمولاً شبهای پنجشنبه، یا به ندرت شبهای جمعه یا یکشنبه)، و تعداد کمتری از آنها به طور دائمی باز هستند، زیرا مسئول ویژه دارند. برخی از تکیهها به تازگی ساخته شدهاند، مانند تکیهی میتاش در سارایوو که شیخ آن اجازه نامه خود را از مسعود افندی حاجیمیلیچ دریافت کرده و امروزه تعداد زیادی پیرو، بهویژه در میان جوانان، دارد. با این حال، تعداد بسیار کمی از تکیهها به طور دائم فعال هستند یا به طور مداوم باز هستند و مسئولی دارند که میتواند در هر زمان مهمانان را پذیرش کند. حتی در تکیهی حاجیسینان که یک بنای تاریخی با اهمیت بسیار زیاد است، تنها گهگاه کسی به آنجا میرود تا اتاقها را باز کند و کارهای معمولی را انجام دهد. این تکیه همچنین یک کتابخانه نسبتاً چشمگیر دارد.
مجلس ذکر، به طور معمول، یکبار در هفته انجام میشود، و در بیشتر نقشبندیها و قادریها، شبهای پنجشنبه انجام میشود و در برخی از آنها شبهای یکشنبه بعد از نماز عشاء. در آن زمان بیشترین تعداد درویشها در اتاقهای تکیه، به ویژه در سماع خانه، حضور دارند. آنها از نظر سن و حرفه متفاوت هستند: در میان آنها استادان دانشگاه، دانشجویان، هنرمندان، پزشکان و صنعتگران، جوانان و بازنشستگان، و گاهی اوقات زنان و کودکان نیز حضور دارند. در برخی از تکیهها (مساجد)، مانند میتاش (مسجد ساراچ-اسماعیلوا)، ذکر یکشنبه شبها بعد از نماز عشاء انجام میشود. در ملینیما نیز این ذکر شبهای جمعه بعد از نماز عشاء انجام میشود.
در اجرای ذکر حتی در درون برخی از طریقتها نیز تنوع وجود دارد: ذکر قیام (ایستاده)، به عنوان مثال، در میان نقشبندیها معمول نیست، اما در تکیه کاچونی انجام میشود. این نوع ذکر در میان خلوتیه (ذکر دالگا) معمول بود، که آن هم ایستاده و با حرکت بدن انجام میشد، در حالی که درویشها به سوی قبله قرار داشتند. در وضعیت ایستاده، درویشها میتوانند به جلو و عقب یا از راست به چپ در کمر حرکت کنند، و این حرکتها با توجه به نوع طریقت یا کشور مسلمانانی که ذکر را انجام میدهند، متفاوت است. معمولاً در ذکر نشسته، درویشها بر روی زانوها مینشینند، با پاهای جمع شده و هر دو دست را روی زانوها میگذارند. پاها میتوانند در حالت جمع شده در سینه نیز قرار گیرند، اما همیشه مهم است که کف پاها به سمت شیخ یا سایر درویشهای در حلقه نباشد. در هنگام ذکر نشسته، معمولاً سر به سمتهای مختلف حرکت میکند، ابتدا از سمت چپ چانه که بر روی شانه چپ قرار دارد، سپس سر به چپ و راست و بالا و پایین در قوسها و ریتمی منظم که هماهنگ با تنفس و ذکر است، حرکت میکند. همانند هنگام نماز، شرکتکننده در ذکر باید وضو داشته باشد که پیش از ورود به سماع خانه گرفته میشود.
«دوران»، ذکر ایستاده، در قادری ها همراه با نشستن انجام میشود. ذکرها به صورت جهر (بلند)، لسانی (با زبان)، خفی (بیصدا و مخفی) و همچنین «ذکر قلبی» (قلبی) اجرا میشوند. ذکر بلند، بر اساس سنت صوفیانه، توسط فرشتگان شنیده میشود، اما ذکر بیصدا و قلبی حتی توسط آنها نیز شنیده نمیشود. به طور کلی، ذکر قلبی با ارزشتر و دشوارتر از ذکر بلند و آشکار است. ذکر دائمی همچنین به عنوان «ذکر دائم» شناخته میشود، یعنی ذکری که به طور مداوم انجام میشود.
در برخی مکانها، زنان فعالتر و تعدادشان بیشتر است (مثلاً در کاچونی)، اما آنها در مجلس ذکر، پشت سر مردان با فاصله می نشینند و معمولاً ذکر بلند اجرا نمیکنند. در برخی تکیهها، جایگاه آنها حتی در طبقه دوم است (تکیه حاجیسینان).
در مورد نشریات صوفیانه، از مجلات در بوسنی و هرزگوین ماهنامه «کلامالشفا» (به معنای «گفتار سالم»، از سال ۲۰۰۴) و «شب عروس» – نشریه اتحادیه طریقتهای درویشی بوسنی و هرزگوین، مرکز طریقت سارایوو، که از سال ۱۹۸۲ شروع به انتشار منظم کرده است، برجسته هستند. نام این دومین نشریه به معنای «شب اول ازدواج» است و به یادبود مرگ مولانا در میان مولویه ایها در ۱۷ دسامبر ۱۲۷۳ اشاره دارد. در آن زمان مولویهای ها مراسم سماع خود را اجرا نمیکنند، بلکه شب را به گفتگو و روزه میگذرانند.
این سنت در ترکیه پس از سال ۱۹۵۳ احیا شد و به شکل «مراسم یادبود مولانا» در قونیه برگزار میشود. از سال ۱۹۶۰، سازمان گردشگری قونیه آموزش سماع کنندگان جوان و علاقهمندان به مولانا را بر عهده گرفت، کسانی که در دورههای ویژه برای اجرای سماع مولویه آماده میشدند. نوازندگان لازم برای بخش موسیقی این مراسمها از رادیو استانبول و رادیو آنکارا، از بهترین نوازندگان موسیقی کلاسیک ترکیه، انتخاب میشدند (Uzel, ۲۰۰۶: ۱۸۴).
امروز در بوسنی بسیاری از آثار صوفیانه ترجمه میشود، یا در تکیهها (که اینها معمولاً ترجمهها و انتشارات ضعیفتری هستند)، یا در ناشران معتبرتر، جایی که خود درویشها گاهی مترجم هستند، همچنین در دانشکده علوم اسلامی، که در آنجا بهترین و معتبرترین آثار ترجمه میشود. آثار ابن عربی، مولانا، غزالی و از اندیشمندان بومی مانند عبدالله بوشنیاک و دیگران ترجمه میشود. در بوسنی همزمان با این روند، مسیر فلسفی، نظری و همچنین عملی صوفیانه در چارچوب طریقتها نیز وجود دارد. برخی از اندیشمندان به عنوان متخصصان تصوف بسیار مورد احترام هستند، اما خود آنها معمولاً از طریقتها فاصله میگیرند.
در پایان جنگ جهانی دوم دورهای از فشار عمومی آغاز شد که پیامدهایی برای سازمانهای طریقتی داشت. در سال ۱۹۵۲ فعالیتهای آنها در بوسنی به طور کامل ممنوع شد (Novaković, ۲۰۰۲: ۱۰۶) و این عمدتاً به دلیل فشار روحانیون مدرنگرای مخالف که رهبری جامعه اسلامی را تحت تأثیر ساختارهای حکومتی در دست داشتند، بود. آنها طریقتها و شیخها را بازماندههایی از خرافات و وارد کردن بدعتها به دین میدانستند. تمامی تکیهها در بوسنی (که در مجموع هفت تکیه بودند) به طور رسمی بسته شدند، در حالی که تکیهها در کوزوو و مقدونیه به فعالیت خود ادامه دادند، زیرا در آنجا خانههای شخصی شیخها عمدتاً به عنوان تکیهها خدمت میکردند. این ممنوعیت تا دهه ۱۹۷۰ ادامه داشت، زمانی که به ویژه با تلاشهای علمای برجسته جامعه اسلامی – شیخهای قادریه-مولویه و امام فیزالله حاجیبایریچ (درگذشت ۱۹۹۰) و شیخ رفاعیه از پریزرن، جمال شهوا – تصوف در یوگسلاوی احیا شد. جامعه طریقتهای درویشی اسلامی در جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی (ZIDRA) در پایان سال ۱۹۷۴ بدون حمایت رئیسالعلما و مجلس عالی جامعه اسلامی، در شهر پریزرن تأسیس شد (Novaković, ۲۰۰۲: ۱۰۸). از طرف دیگر، در تکیه حاجیسینان در سارایوو در سال ۱۹۷۳ نگهبانی منصوب شد و به طور غیررسمی ذکر قادری آغاز شد (Hadžibajrić, ۱۹۹۰: ۲۱).. مرکز طریقت ها در سارایوو در سال ۱۹۷۷ فعالیت خود را آغاز کرد و در همان زمان تصمیم به همکاری با ZIDRA گرفته شد. طبق آمار از ماه ژوئن ۱۹۷۷، مجلس ذکر در بوسنی و هرزگوین در مجموع در ۴۱ مکان برگزار میشد: در ۲۳ مسجد، ۱۲ مسجد کوچک (زاویه)، ۵ تکیه و یک مکان خصوصی. در آن زمان نقشبندیها با ۳۶ مکان پیشتاز بودند، قادریها سه مکان داشتند و مولویهها و رفاعیهها هر کدام یک مکان تجمع داشتند (Hadžibajrić, ۱۹۹۰: ۲۲)..
میتوان گفت که در یوگسلاوی سابق، تنشهایی میان طریقتهای درویشی در کوزوو و متوهیا و علمای ارتدکس در بوسنی وجود داشت. تعدادی طریقتهای هترودوکس در کوزوو و بوسنی وجود دارند (عمدتاً رفاعیهها و برخی دیگر) که لزوماً تحت حمایت جامعه اسلامی بوسنی فعالیت نمیکنند. ویژگی خاص آنها این است که در آنها درجهای برجسته از هترودوکسی دیده میشود که گاهی با احکام شریعت مغایرت دارد.
منبع:https://makdizdar.ba/sufizam-u-bosni-i-hercegovini/
۲۵/۹/۱۴۰۳
نظر شما